×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

داستان

خر باغرور

 مردی مجسمه مقدسی را بر پشت خرخود حمل می کرد.
مردمان که در کوی و گذر آمد و شد می کردند .
با دیدن مجسمه مقدس تعظیم می کردند .
و خرکه می پنداشت مردم او را تعظیم می کنند .
دچار توهم و غرور بی حد و حصر شده بود .
و مردمان را لگد باران می کرد .
اما مردم از ترس افتادن مجسمه مقدس 
خر را نوازش می کردند.
.
نکته 
پست و مقامی که خدا به کسی عطا می کند .
درحقیقت برای خدمت به خلق برای رضای خداست .
فرد خود شیفته و مغرور آنرا به خود میگیرد .
دچار توهم و غرور بی حد و حصر شده .
وبلای جان مردم می شود.

چهارشنبه 24 تیر 1394 - 12:40:04 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://2darajahzireshab.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 27 تیر 1394   3:41:42 PM

Likes 1

عيد برشما مبارك

http://kalej.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 25 تیر 1394   1:16:36 PM

 صبورانه در انتظار زمان بمان؛
هر چیز در زمان خودش رخ می دهد؛
باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند؛
درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند ...

آمار وبلاگ

69501 بازدید

201 بازدید امروز

350 بازدید دیروز

1525 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements